This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ترفند_خانه_داری
#ساخت_شوینده_خانگی
هر چی از کاربرد این محلول بگم کم گفتم ✨
واسه لکه های سینک، ظرفشویی ،ظروف استیل ،کابینت ، و کللی چیزا میتونید ازش استفاده کنید 👌👌
@Master_chef_irani
#ساخت_شوینده_خانگی
هر چی از کاربرد این محلول بگم کم گفتم ✨
واسه لکه های سینک، ظرفشویی ،ظروف استیل ،کابینت ، و کللی چیزا میتونید ازش استفاده کنید 👌👌
@Master_chef_irani
❤5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قشنگی دنیا ...
به آدم های است که
وقتی در کنارشان هستی ،
احساس کنی
همه چیز قشنگ است ❤️
@Master_chef_irani
به آدم های است که
وقتی در کنارشان هستی ،
احساس کنی
همه چیز قشنگ است ❤️
@Master_chef_irani
❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
كله گنجشكی از غذاهاى اصيل شهر تهران كه خيلى راحت و خوشمزست 🤤😋
@Master_chef_irani
@Master_chef_irani
❤1😁1
یه غذای_روسی خوشمزه سه سوته و اقتصادی😍😋❤️❤️
🍗🥩🍗🍔🍟🍖🍟🍔🍗🥩🥩🍗🥪🌭🧀
بسیار خوشمزه و از همه مهمتر سریع!
مواد لازم:
• فیله مرغ - ۴ عدد
• پنیر - ۲۵۰ گرم
• پیاز - ۱ عدد
• گوجه فرنگی - ۱ عدد
• شوید تازه
• تخم مرغ - ۱ عدد
• سس مایونز - ۲ قاشق غذاخوری
• نشاسته - ۳-۴ قاشق غذاخوری
• نمک، فلفل سیاه وزردچوبه
طرز تهیه!
در یک کاسه عمیق، فیله ریز خرد شده، گوجه فرنگی، پیاز (بسیار ریز خرد شده)، سبزیجات، پنیر رنده شده، تخم مرغ، سس مایونز، نشاسته، نمک و فلفل را به میزان دلخواه مخلوط کنید. وداخل یخچال استراحت و کنه و سرخ کن و نوشجون😋
همه چیز را خوب مخلوط کنید و روی حرارت متوسط سرخ کنید تا آماده شود.
@Master_chef_irani
🍗🥩🍗🍔🍟🍖🍟🍔🍗🥩🥩🍗🥪🌭🧀
بسیار خوشمزه و از همه مهمتر سریع!
مواد لازم:
• فیله مرغ - ۴ عدد
• پنیر - ۲۵۰ گرم
• پیاز - ۱ عدد
• گوجه فرنگی - ۱ عدد
• شوید تازه
• تخم مرغ - ۱ عدد
• سس مایونز - ۲ قاشق غذاخوری
• نشاسته - ۳-۴ قاشق غذاخوری
• نمک، فلفل سیاه وزردچوبه
طرز تهیه!
در یک کاسه عمیق، فیله ریز خرد شده، گوجه فرنگی، پیاز (بسیار ریز خرد شده)، سبزیجات، پنیر رنده شده، تخم مرغ، سس مایونز، نشاسته، نمک و فلفل را به میزان دلخواه مخلوط کنید. وداخل یخچال استراحت و کنه و سرخ کن و نوشجون😋
همه چیز را خوب مخلوط کنید و روی حرارت متوسط سرخ کنید تا آماده شود.
@Master_chef_irani
❤1😁1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جوجه ها رو ببین چقدر خود کفاین
😅😂
😍😘😂
💞💞
@Master_chef_irani
😅😂
😍😘😂
💞💞
@Master_chef_irani
❤2😁1
#زندگی_واقعی_نغمه❣
@Master_chef_irani
قسمت ۱۰۷و۱۰۸
با خودم میگفتم خدایا یعنی من لیاقت این عشق و دارم؟
یعنی من چه کاره خوبی کرده بودم که میعاد قسمتم شده؟
همونطوری که حوله تنش بود،
دست من و گرفت و برد سمت تخت.
نگاهش کردم و گفتم لباست و نمیخوای عوض کنی،
با کلاه حوله یه ذره موهاش و خشک کرد و بعدش کلا حوله رو از تنش در آورد و پرت کرد گوشه اتاق و دست من و گرفت و خوابیدیم رو تخت.
همینطور که کنارش دراز کشیده بودم،
چپ چپ نگاهش کردم و گفتم خونه رو نامرتب نمیکنیا،
بدون اینکه جوابمو بده من و چسبوند سمت خودش و نفس عمیق کشید.
دوباره خواستم غر بزنم که نزدیکم و
چشام که و باز کردم و دیدم خونه خودمم،
یه حس خیلی خوبی بهم دست داد.
آرامش عمیقی واقعا داشتم.
میعاد کنارم نبود و نگاه گوشه اتاق کردم دیدم حوله اش هم نیست.
حتما انداخته بود تو بالکن یا گذاشته بود سرجاش.
فکر کنم‌ساعت ۸ خوابمون برده بود و الان ساعت ۱۶:۳۰ بود.
از جام بلند شدم.
میعاد کلا خونه نبود،
چند بار صداش کردم و جوابی نداد.
تعجب کردم که نبود،
شاید خیلی وقته بیدار شده و رفته،
همینجوری داشتم تو خونه می چرخیدم و فکر می کردم که صدای چرخش کلید اومد و بعدش هم میعاد وارد شد.
دستش قابلمه غذا بود،
متعجب نگاهش کردم که گفت ای دختر،
این مامانت دیوونم کرده.
میدونی چقدر زنگ زده بهمون؟
ساعت ۳ من بیدار شدم،
گوشیم و نگاه کردم،
#زندگی_واقعی_نغمه❣
دیدم کلی تماس دارم از خونه شما.
دیگه از اتاق رفتم بیرون که تو بیدار نشی و زنگ زدم خونتون.
مامانت کلی غر زد که اون دختره نزاشت صبحونه بیارم،
حداقل پاشین براتون ناهار بیارم و کلی غر دیگه.
در نهایت دیدم بنده های خدا درست نیست‌پاشن این همه راه و بیان و برای ما غذا بیارن،
دیدم تو خوابیدی.
گفتم خودم میام میگیرم.
تو یه قابلمه دلمه برگ مو،
یه عالمه.
گفتم چه خبره،
اینا که خیلی زیاد،
میعاد هم کلافه و با شوخی گفت مادر گرامی فرمودن بزاریم فریزر و وقتی غذا نداشتیم بزاریم تو مایکروفر و بخوریم.
خندیدم و اشاره کردم به اون یکی قابلمه دستش و گفتم اون چیه پس؟
دوباره با حرص گفت:
غذای مورد علاقه شاهزاده خانم،
زرشک پلو با مرغ،
فرمودن که دو وعده ای
با حرف های میعاد من می خندیدم و اونم حرص می‌خورد.
میگفتم حالا چرا کلافه ای؟
با بی حوصلگی می گفت بخدا خیلی ترافیک بود،
حس میکنم تا مشهد رانندگی کردم.
@Master_chef_irani
@Master_chef_irani
قسمت ۱۰۷و۱۰۸
با خودم میگفتم خدایا یعنی من لیاقت این عشق و دارم؟
یعنی من چه کاره خوبی کرده بودم که میعاد قسمتم شده؟
همونطوری که حوله تنش بود،
دست من و گرفت و برد سمت تخت.
نگاهش کردم و گفتم لباست و نمیخوای عوض کنی،
با کلاه حوله یه ذره موهاش و خشک کرد و بعدش کلا حوله رو از تنش در آورد و پرت کرد گوشه اتاق و دست من و گرفت و خوابیدیم رو تخت.
همینطور که کنارش دراز کشیده بودم،
چپ چپ نگاهش کردم و گفتم خونه رو نامرتب نمیکنیا،
بدون اینکه جوابمو بده من و چسبوند سمت خودش و نفس عمیق کشید.
دوباره خواستم غر بزنم که نزدیکم و
چشام که و باز کردم و دیدم خونه خودمم،
یه حس خیلی خوبی بهم دست داد.
آرامش عمیقی واقعا داشتم.
میعاد کنارم نبود و نگاه گوشه اتاق کردم دیدم حوله اش هم نیست.
حتما انداخته بود تو بالکن یا گذاشته بود سرجاش.
فکر کنم‌ساعت ۸ خوابمون برده بود و الان ساعت ۱۶:۳۰ بود.
از جام بلند شدم.
میعاد کلا خونه نبود،
چند بار صداش کردم و جوابی نداد.
تعجب کردم که نبود،
شاید خیلی وقته بیدار شده و رفته،
همینجوری داشتم تو خونه می چرخیدم و فکر می کردم که صدای چرخش کلید اومد و بعدش هم میعاد وارد شد.
دستش قابلمه غذا بود،
متعجب نگاهش کردم که گفت ای دختر،
این مامانت دیوونم کرده.
میدونی چقدر زنگ زده بهمون؟
ساعت ۳ من بیدار شدم،
گوشیم و نگاه کردم،
#زندگی_واقعی_نغمه❣
دیدم کلی تماس دارم از خونه شما.
دیگه از اتاق رفتم بیرون که تو بیدار نشی و زنگ زدم خونتون.
مامانت کلی غر زد که اون دختره نزاشت صبحونه بیارم،
حداقل پاشین براتون ناهار بیارم و کلی غر دیگه.
در نهایت دیدم بنده های خدا درست نیست‌پاشن این همه راه و بیان و برای ما غذا بیارن،
دیدم تو خوابیدی.
گفتم خودم میام میگیرم.
تو یه قابلمه دلمه برگ مو،
یه عالمه.
گفتم چه خبره،
اینا که خیلی زیاد،
میعاد هم کلافه و با شوخی گفت مادر گرامی فرمودن بزاریم فریزر و وقتی غذا نداشتیم بزاریم تو مایکروفر و بخوریم.
خندیدم و اشاره کردم به اون یکی قابلمه دستش و گفتم اون چیه پس؟
دوباره با حرص گفت:
غذای مورد علاقه شاهزاده خانم،
زرشک پلو با مرغ،
فرمودن که دو وعده ای
با حرف های میعاد من می خندیدم و اونم حرص می‌خورد.
میگفتم حالا چرا کلافه ای؟
با بی حوصلگی می گفت بخدا خیلی ترافیک بود،
حس میکنم تا مشهد رانندگی کردم.
@Master_chef_irani
😁2👏1
🌙پـــرودگـــارا
✨امشب از تو میخواهم
🌙دلهایمان راچون آب روشن
✨زندگیمان را چون
🌙گرمای آتش دلچسب
✨وجودمان را چون
🌙ماه آسمان آرام و روزگارمان را
✨چون نگاهت زیبا کن
🌙شبتون پر از نگاه خـدا
@Master_chef_irani
✨امشب از تو میخواهم
🌙دلهایمان راچون آب روشن
✨زندگیمان را چون
🌙گرمای آتش دلچسب
✨وجودمان را چون
🌙ماه آسمان آرام و روزگارمان را
✨چون نگاهت زیبا کن
🌙شبتون پر از نگاه خـدا
@Master_chef_irani
❤1👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌺الهی سهم امروزت شادی
🌸سهم زندگی‌ات عشق
🌺سهم قلبت مهربانی
🌸سهم چشمت زیبایی و
🌺سهم عمرت عزت باشه
🌸روز خوبی پیش رو داشته باشی
@Master_chef_irani
🌸سهم زندگی‌ات عشق
🌺سهم قلبت مهربانی
🌸سهم چشمت زیبایی و
🌺سهم عمرت عزت باشه
🌸روز خوبی پیش رو داشته باشی
@Master_chef_irani
❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی راننده خداست…
فقط چشماتو ببند و بهش توکل کن
وقتی چشماتو باز کنی میبینی رسیدی
به بهترین مقصد...
@Master_chef_irani
فقط چشماتو ببند و بهش توکل کن
وقتی چشماتو باز کنی میبینی رسیدی
به بهترین مقصد...
@Master_chef_irani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دسر_شیر_چای
مواد لازم:
شیر ۲ لیوان
۳/۴ قوطی شیرعسلی
چای خشک ۲ ق چ
آب جوش ۲ لیوان
زعفران (زیاد باشه)
پودر ژلاتین ۴ ق غ
بیسکوییت پتی بور نصف بسته
طرز تهیه؛
چای و زعفران و آب جوش رو داخل قوری میریزیم و میذاریم دم بکشه،
شیر و شیر عسلی رو داخل قابلمه میریزیم و روی حرارت کم میذاریم ،
ژلاتین رو با ۵ برابر وزن خودش آب ترکیب و بنماری میکنیم ،
ژلاتین شفاف شده ، چای دم کشیده و بیسکوییت خرد شده رو به قابلمه اضافه و خوب هم میزنیم …
کل مواد رو میکس میکنیم و داخل قالب میریزیم ،
حداقل ۶ ساعت داخل یخچال میذاریم و بعد با انگشت دسر رو از دیواره های قالب جدا میکنیم
@Master_chef_irani
مواد لازم:
شیر ۲ لیوان
۳/۴ قوطی شیرعسلی
چای خشک ۲ ق چ
آب جوش ۲ لیوان
زعفران (زیاد باشه)
پودر ژلاتین ۴ ق غ
بیسکوییت پتی بور نصف بسته
طرز تهیه؛
چای و زعفران و آب جوش رو داخل قوری میریزیم و میذاریم دم بکشه،
شیر و شیر عسلی رو داخل قابلمه میریزیم و روی حرارت کم میذاریم ،
ژلاتین رو با ۵ برابر وزن خودش آب ترکیب و بنماری میکنیم ،
ژلاتین شفاف شده ، چای دم کشیده و بیسکوییت خرد شده رو به قابلمه اضافه و خوب هم میزنیم …
کل مواد رو میکس میکنیم و داخل قالب میریزیم ،
حداقل ۶ ساعت داخل یخچال میذاریم و بعد با انگشت دسر رو از دیواره های قالب جدا میکنیم
@Master_chef_irani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
•شیرینی سنتی😍•
~💜مواد لازم :
کره ۱۲۰ گرم
پودر قند ۱۰۰ گرم
آرد نخودچی ۱۰۰ گرم
شکلات تخته‌ای یا سکه‌ای
پودر دارچین ½ ق چ
پودر هل نصف ق چ
آرد گندم ۱۰۰ گرم
@Master_chef_irani
~💜مواد لازم :
کره ۱۲۰ گرم
پودر قند ۱۰۰ گرم
آرد نخودچی ۱۰۰ گرم
شکلات تخته‌ای یا سکه‌ای
پودر دارچین ½ ق چ
پودر هل نصف ق چ
آرد گندم ۱۰۰ گرم
@Master_chef_irani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
•چکدرمه😋•
لذیذترین غذای گوشتی🤤
~🩷موادلازم
برنج:سه پیمانه
گوشت گوسفندی همراه با چربی: ۴۰۰ گرم
پیاز:یک عدد بزرگ
ادویه:نمک،فلفل سیاه،زردچوبه
رب:۳ قاشق
آب :۶ پیمانه
روغن یا کره حیوانی
@Master_chef_irani
لذیذترین غذای گوشتی🤤
~🩷موادلازم
برنج:سه پیمانه
گوشت گوسفندی همراه با چربی: ۴۰۰ گرم
پیاز:یک عدد بزرگ
ادویه:نمک،فلفل سیاه،زردچوبه
رب:۳ قاشق
آب :۶ پیمانه
روغن یا کره حیوانی
@Master_chef_irani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
•دسر شیر و کارامل🍮•
خیلی سبک و خوشمزه س😍
@Master_chef_irani
خیلی سبک و خوشمزه س😍
@Master_chef_irani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
•شیرموز دورنگ😋•
هم خوشمزس هم خیلی مقوی 🥳
@Master_chef_irani
هم خوشمزس هم خیلی مقوی 🥳
@Master_chef_irani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
•املت شاپوری🍳•
~🩷مواد لازم :
روغن، کره
نمک، فلفل سیاه
هر یک تخم مرغ
یک قاشق رب
لوبیا چیتی
لیموی تازه
زردچوبه
@Master_chef_irani
~🩷مواد لازم :
روغن، کره
نمک، فلفل سیاه
هر یک تخم مرغ
یک قاشق رب
لوبیا چیتی
لیموی تازه
زردچوبه
@Master_chef_irani
#زندگی_واقعی_نغمه❣
@matne_amozandeh
قسمت ۱۰۹و۱۱۰
اینقدر خسته شدم،
گفتم الهی قربونت شم،
خب میگفتی با پیک میفرستادن،
گفت آخه زشته،
گفتم تو برو لباساتو عوض کن و یه آبی به دست و صورتت بزن.
منم دلمه ها رو میریزم تو ظرف و میزارم فریزر.
بعدش زرشک پلو بخوریم.
بعد نگاهش کردم و گفتم تو هیچی نخوردی؟
گفت نه والا،
البته مامان شما برام چایی و خرما آورد،
خدا خیرش بده،وگرنه الان بیهوش شده بودم.
گفتم خب تا تو کارات و انجام بدی.
منم میز و چیدم عزیزم.
از این ظرف های فریزری خریده بودم و دلمه هارو یکی یکی و مرتب در می‌آوردم و میزاشتم داخلش.
دلمه ای که مامان درست کرده بود برای من ۵ وعده می شد و تو ۵ تا ظرف جداگونه گذاشتم تو فریزر.
بعدش هم نشستم سالاد درست کردن.
میعاد هم اومده بود تو آشپزخونه و کار کردنم رو نگاه می کرد و می گفت چه لذتی داره نگاه کردنت تو خونه خودمون.
منم خندیدم و گفتم نگاه کردن و ول کن همسرجان.
لطفا بیا خیار و گوجه رو خورد کن تا من غذا اینارو بکشم.
چپ چپ نگام کرد و گفت دقیقا تو چی خورد کردی؟
گفتم اصل کاری دیگه،
پیاز.
بچه پرویی بهم گفت و چاقو رو از دستم گرفت و نشست خورد کردن و منم غذا رو حاضر کردم و دوتایی نشستم غذا خوردن.
#زندگی_واقعی_نغمه❣
@matne_amozandeh
که البته اون غذا هم حکم ناهار و داشت برامون،
هم حکم شام رو.
میعاد هم کلی از غذا تعریف کرد،
البته اینکه جفتمون بی نهایت گرسنه بودیم هم بی تاثیر نبود.
ولی خب از شوخی گذشته دست‌پخت مامان واقعا تعریفی بود.
بعد اینکه غذامون تموم شد با میعاد دوتایی وایسادیم ظرف شستن،
بعد خودش می خندید و می‌گفت اولای زندگیه من ظرف اینا میشورما،
وگرنه یه مدت که بگذره از این خبرا نیست اصلا.
منم در جوابش با مشت میکوبیدم به بازوش.
با خنده و شوخی کارمون و انجام دادیم و بعدش برگشتیم تو پذیرایی و با فلش فیلم گذاشتیم و نگاه کردیم.
موقع فیلم نگاه کردن میعاد بهم گفت نظرت چیه بریم استانبول؟!
با تعجب نگاهش کردم و کفتم کِی؟
با خنده نگام کرد و گفت مثلا فردا یا پس فردا.
دوباره متعجب تر از قبل گفتم واقعا؟
مگه میشه اینقدر یهویی و سریع؟
محکم تر از قبل بغلم کرد و رو موهام و بوسید و گفت: بله که میشه عزیزم،
اگه تو دوست داشته باشی همه چی شدنیه.
@matne_amozandeh
@matne_amozandeh
قسمت ۱۰۹و۱۱۰
اینقدر خسته شدم،
گفتم الهی قربونت شم،
خب میگفتی با پیک میفرستادن،
گفت آخه زشته،
گفتم تو برو لباساتو عوض کن و یه آبی به دست و صورتت بزن.
منم دلمه ها رو میریزم تو ظرف و میزارم فریزر.
بعدش زرشک پلو بخوریم.
بعد نگاهش کردم و گفتم تو هیچی نخوردی؟
گفت نه والا،
البته مامان شما برام چایی و خرما آورد،
خدا خیرش بده،وگرنه الان بیهوش شده بودم.
گفتم خب تا تو کارات و انجام بدی.
منم میز و چیدم عزیزم.
از این ظرف های فریزری خریده بودم و دلمه هارو یکی یکی و مرتب در می‌آوردم و میزاشتم داخلش.
دلمه ای که مامان درست کرده بود برای من ۵ وعده می شد و تو ۵ تا ظرف جداگونه گذاشتم تو فریزر.
بعدش هم نشستم سالاد درست کردن.
میعاد هم اومده بود تو آشپزخونه و کار کردنم رو نگاه می کرد و می گفت چه لذتی داره نگاه کردنت تو خونه خودمون.
منم خندیدم و گفتم نگاه کردن و ول کن همسرجان.
لطفا بیا خیار و گوجه رو خورد کن تا من غذا اینارو بکشم.
چپ چپ نگام کرد و گفت دقیقا تو چی خورد کردی؟
گفتم اصل کاری دیگه،
پیاز.
بچه پرویی بهم گفت و چاقو رو از دستم گرفت و نشست خورد کردن و منم غذا رو حاضر کردم و دوتایی نشستم غذا خوردن.
#زندگی_واقعی_نغمه❣
@matne_amozandeh
که البته اون غذا هم حکم ناهار و داشت برامون،
هم حکم شام رو.
میعاد هم کلی از غذا تعریف کرد،
البته اینکه جفتمون بی نهایت گرسنه بودیم هم بی تاثیر نبود.
ولی خب از شوخی گذشته دست‌پخت مامان واقعا تعریفی بود.
بعد اینکه غذامون تموم شد با میعاد دوتایی وایسادیم ظرف شستن،
بعد خودش می خندید و می‌گفت اولای زندگیه من ظرف اینا میشورما،
وگرنه یه مدت که بگذره از این خبرا نیست اصلا.
منم در جوابش با مشت میکوبیدم به بازوش.
با خنده و شوخی کارمون و انجام دادیم و بعدش برگشتیم تو پذیرایی و با فلش فیلم گذاشتیم و نگاه کردیم.
موقع فیلم نگاه کردن میعاد بهم گفت نظرت چیه بریم استانبول؟!
با تعجب نگاهش کردم و کفتم کِی؟
با خنده نگام کرد و گفت مثلا فردا یا پس فردا.
دوباره متعجب تر از قبل گفتم واقعا؟
مگه میشه اینقدر یهویی و سریع؟
محکم تر از قبل بغلم کرد و رو موهام و بوسید و گفت: بله که میشه عزیزم،
اگه تو دوست داشته باشی همه چی شدنیه.
@matne_amozandeh
👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❤خدا را در قلب پاک کسانی دیدم
که بی هیچ توقعی مهربانند...❤
⭐شبتون ب
@Master_chef_iraniخیر⭐
که بی هیچ توقعی مهربانند...❤
⭐شبتون ب
@Master_chef_iraniخیر⭐
😢2