واژگان درس دوم.مکالمات روز مره
چه خبر؟
سلام برسون

Back up
پشتیبانی کردن

I'll back you up if you run for mayor.
اگه بخوای که واسه شهردار شدن اقدام کنی من ازت پشتیبانی می‌کنم.



Call off
لغو کردن

They had to call off the meeting due to unforeseen circumstances.
آنها مجبور شدند به دلیل شرایط غیرمنتظره، جلسه را لغو کنند.


Calm down
آرام شدن

Take a deep breath and try to calm down during stressful situations.
یک نفس عمیق بکش و تلاش کن در مواقع استرس‌آور آروم بشی.



Come up with
پیشنهاد کردن / به ذهن رسیدن

She managed to come up with a creative solution to the problem.
او توانست راه‌حلی خلاقانه برای مشکل پیشنهاد کند.



Count on
تکیه کردن / اعتماد کردن

You can always count on him to lend a helping hand.
تو همیشه می‌تونی روی اون واسه کمک حساب کنی.

@Grammar_in_use25

Get along with
سازگاری داشتن با

I didn't get along with my friends during high school.
در طول دوران دبیرستان با دوستانم سازگاری نداشتم (رابطه خوبی نداشتم).

Put up with
تحمل کردن

I can't put up with his rude behavior anymore.
دیگر نمی‌توانم رفتار بی‌ادبانه‌اش را تحمل کنم.



Turn down
رد کردن

She turned down the job offer because it didn't suit her.
او پیشنهاد شغلی را رد کرد چون برایش مناسب نبود.


Set up
راه‌اندازی کردن

They set up a new office in the city center.
آنها یک دفتر جدید در مرکز شهر راه‌اندازی کردند.



Look forward to
منتظر بودن / مشتاق بودن

بعد از این فعل از شکل ingدار فعل دوم استفاده می‌کنیم.

I look forward to seeing you at the party.
مشتاق دیدن تو در مهمانی هستم.

@Grammar_in_use25

Show up
ظاهر شدن، حاضر شدن

He showed up late to the meeting.
او دیر در جلسه حاضر شد.