تحلیل شبکه‌های اجتماعی مجازی
5.37K subscribers
725 photos
10 videos
5 files
247 links
در این کانال، شبکه‌های اجتماعی مجازی و محتوای آن‌ها تحلیل و بررسی خواهند شد.

تماس با ادمین:
@socialMediaAnalysisAdmin
加入频道
💢دغدغه‌های اجتماعی-سیاسی مردم در هفته اخیر بیشتر به چه موضوعی معطوف بوده است؟

🔹در هفته اخیر سه موضوع مهم توجهات کابران رسانه‌های اجتماعی و عموم مردم را به خود جلب کرده است: یکی ریزش ساختمان متروپل آبادان، دیگری لغو بازی تیم ملی ایران با کانادا و سومی همایش سلام فرمانده در ورزشگاه آزادی. از میان این سه موضوع، کدام یک توجه بیشتری را به خود جلب کرده است؟

🔸بررسی داده‌های گوگل‌ترندز و توئیتر نشان می‌دهد که موضوع لغو بازی ایران و کانادا، کمترین توجه را به خود جلب کرده است. اما موضوع ساختمان متروپل آبادان و وقایع پس از آن در توئیتر مهمترین موضوع هفته اخیر بوده است. اگرچه اهمیت این موضوع در جستجوهای گوگلی کم شده، اما در توئیتر توجهات به وقایع آبادان نه تنها کاهش نیافته بلکه به دنبال اعتراضات در آبادان،تشدید شده است.

🔹نکته قابل توجه آن است که در سه روز اخیر، میزان جستجو در مورد «سلام فرمانده» در گوگل به مراتب بیش از جستجو در مورد مسائل آبادان و لغو بازی ایران و کانادا بوده است. بر اساس داده‌های گوگل، بخش قابل توجهی از این جستجوها راجع به الهام چرخنده است.

❇️کانال تحلیل شبکه‌های اجتماعی مجازی
📲@socialMediaAnalysis
💢بازخوانی عملکرد دولت و رسانه‌های رسمی در جریان فاجعه متروپل آبادان: نوع مواجهه دولت با فاجعه متروپل نارضایتی را تشدید کرد

🔹۱۰ روز از فاجعه‌ی ریزش ساختمان متروپل آبادان می‌گذرد و هر روز خبر جان‌باختگان این فاجعه کام ایرانیان را تلخ می‌کند. در طول این ۱۰ روز، کاربران شبکه‌های اجتماعی نسبت به این واقعه حساسیت زیادی نشان دادند و از سرنوشت حسین عبدالباقی گرفته تا اعتراضات مردم آبادان به فساد و ناکارامدی که به ریزش ساختمان متروپل منجر شد، واکنش نشان دادند.

🔸داده‌ها نشان می‌دهد که واکنش دولت به این موضوع خیلی دیر و پس از کاهش حساسیت کاربران شبکه‌های اجتماعی بوده است.‌ این امر در کنار مواجهه رسانه‌های رسمی و‌ تأخیر عملا باعث تشدید نارضایتی‌ها شده است.

🔹گزارش کامل این داده‌ها در اسلایدها و یا در اینجا بخوانید.

❇️کانال تحلیل شبکه‌های اجتماعی مجازی
📲 @socialMediaAnalysis
💢اتاق پژواک و تشدید قطبیت سیاسی از طریق شبکه‌های اجتماعی چگونه می‌تواند جوامع را تهدید کند؟
محمد رهبری | منتشر شده در ماهنامه مدیریت ارتباطات

🔹بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی، معمولا دوستان و همفکران خود را دنبال می‌کنند و ترجیح می‌دهند که در معرض دیدگاه و نظرات مخالف با خودشان نباشند و در این راستا از ابزارهایی نظیر بلاک‌کردن، Unfollow کردن و muteکردن استفاده می‌کنند. به این ترتیب، آن‌ها می‌توانند صداهای مغایر با عقاید و باورهایشان را نادیده بگیرند و فقط در صفحات مجازی خود صداهایی را بشنوند که در تأیید باورها و عقایدشان هست. این وضعیت «اتاق پژواک» نامیده می‌شود؛ اصطلاحی کنایه‌آمیز از این واقعیت که فرد هر آنچه در شبکه اجتماعی می‌گوید، پژواکِ آن را از طریق تأیید دیگران می‌شوند چرا که فقط همفکران خود را دنبال می‌کند.

🔸این پدیده مدت‌هاست که به یکی از نگرانی‌ها و دل‌مشغولی‌های پژوهشگران اجتماعی و سیاسی تبدیل شده است چرا که به قطبیت سیاسی در میان گروه‌های مختلف دامن می‌زند. نظریه قطبی‌شدن ِ گروه، اتاق پژواک را به عنوان مکانیسمی توصیف می‌کند که عقاید گروه موجود را تقویت می‌کند و در نتیجه، باورهای کل گروه را به سمت افراط سوق می‌دهد (Cinelli et al. 2021). افزایش افراطی‌گری به‌دنبال قطبی‌شدن گروه‌های سیاسی، یکی از مسائلی است که به دنبال استفاده از شبکه‌های اجتماعی در همه جوامع پدید آمده است. اما کدام ویژگی شبکه‌های اجتماعی، باعث ایجاد اتاق پژواک می‌شود؟

🔹گروه‌های مختلف درون شبکه‌های اجتماعی، با گذر زمان و تحت تأثیر اتاق پژواک، به یک روایت مشترک از مسائل می‌رسند و همه چیز را از زاویه آن روایت نگاه می‌کنند. این گروه‌ها حتی اگر با اطلاعاتی مواجه شوند که باورهایشان را نقض کند، آن را طوری تفسیر می‌کنند که با عقایدشان سازگار باشد. اصولا همه ما آنچه را می‌پذیریم که با باورهایمان هم‌خوانی دارد که به این ویژگی، سوگیری تأییدی (conformation bias) می‌گویند. سوگیری تأییدی درون شبکه‌های اجتماعی اعم از توئیتر و اینستاگرام و فیس‌بوک تشدید می‌شود زیرا همه این‌ها یک کارکرد مشترک دارند و آن این است که گروه‌هایی از کاربران همفکر را بر اساس ترجیحاتی که دارند به یکدیگر وصل می‌کنند.

🔸همه ما در زمان عضویت در شبکه‌های اجتماعی این تجربه را داریم که ترجیحات ما را می‌پرسد و سپس بر اساس این ترجیحات، افرادی را برای دنبال‌کردن به ما پیشنهاد می‌کند. اما الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی از این هم پیچیده‌تر است؛ وقتی ما فرد یا محتوای خاصی را لایک می‌کنیم، الگوریتم‌های این پلتفرم‌ها بیشتر ما را در معرض آن فرد یا محتوا قرار می‌دهند و حتی به ما پیشنهاد می‌کنند که آن فرد را دنبال کنیم. این الگوریتم حاکم در شبکه‌های اجتماعی «فرایند انتخاب» ما را محدود می‌کند زیرا دائما محتوایی را شبیه به آنچه قبلا ترجیح داده‌ایم به ما پیشنهاد می‌دهد (Cinelli et al. 2021) و در نتیجه ما را از دیگر گروه‌ها جدا می‌کند چون فقط ما را در معرض محتوایی قرار می‌دهد که از آن خوشمان می‌آید و برایمان جذاب است.

🔹بنابراین شبکه‌های اجتماعی از طریق این الگوریتم‌ها درستیِ روایت مشترک ما و گروهی که با آن همفکر هستیم را برایمان تقویت می‌کنند. این مسئله کاربر را محدود به یک محتوای خاص می‌کند و او را از ایده‌های دیگر دور کرده و در نتیجه منجر به ایجاد ذهنیت «گروه در برابر گروه» و افزایش شکاف و تعصبات سیاسی می‌شود.

🔸کاربرانی که تحت تأثیر اتاق پژواک قرار می‌گیرند حول برخی چهره‌های خاص جمع می‌شوند و از آن‌ها اثر می‌گیرند. مطالعات نشان داده است که سیاستمداران با باورهای افراطی در توئیتر فالوئرهای بیشتری دارند (Hong and Kim, 2016). در نتیجه می‌توان گفت سیاستمداران با دیدگاه‌های افراطی‌تردرون گروه‌های مختلف در شبکه‌های اجتماعی تبدیل به نوعی «سلبریتی» می‌شوند که کاربران را به سمت عقاید افراطی‌تر سوق می‌دهند در نتیجه این وضعیت، ما شاهد گروه‌هایی هستیم که دیدگاه‌های کاملا متضادی با یکدیگر دارند و هیچ توافقی بر سر واقعیت ندارند و قطبی‌شدن فراتر از سیاست هم می‌رود.

🔹این ویژگی شبکه‌های اجتماعی می‌تواند اثرات منفی بلند مدتی بر جوامع بگذارد و میان مردم شکاف ایجاد کند. به همین جهت بهتر است که کاربران این شبکه‌ها، مرتبا خود را در معرض عقاید و دیدگاه متفاوت و متضاد قرار دهند، مخالفان خود را بیشتر تحمل کنند تا بتوانند درک کامل‌تری از واقعیت داشته باشند و به جای این که صرفا یک عقیده خاص را به زبان‌های مختلف توسط کاربران مختلف بشوند، در معرض دیدگاه‌های مختلفی قرار بگیرند تا بتوانند بخش‌های دیگر جامعه را درک کنند.

📚منابع این یادداشت و متن کامل آن را در اینجا می‌توانید بخوانید.

❇️کانال تحلیل شبکه‌های اجتماعی مجازی
📲 @socialMediaAnalysis
💢سکوت نیروهای میانه‌روی توئیتر پس از مصاحبه رضا پهلوی

🔹پس از مصاحبه رضا پهلوی در جمعه گذشته، توئیت‌های زیادی راجع به آن منتشر شد و کاربران توئیتری به آن واکنش دادند.

🔸بررسی شبکه بازنشر این توئیت‌ها نشان می‌دهد که سلطنت‌طلبان و حامیان رضا پهلوی بیشترین واکنش را به این مصاحبه داشته و نیمی از توئیت‌ها و ریتوئیت‌ها مربوط به آنان بوده است؛ فشردگی سمت بفنش گراف نیز قابل توجه است.

🔹پس از آن، نیروهای انقلابی و اصولگرا در مخالفت با پهلوی، بیشترین توئیت و ریتوئیت‌ها را داشته‌اند. براندازان مخالف رضا پهلوی نیز ساکت نبوده و علیه رضا پهلوی مواضعی را بیان کردند.

🔸نکته جالب توجه اما سکوت نسبی کاربران میانه‌رو و اصلاح‌طلب بوده است. داده‌ها نشان می‌دهد که جز معدودی از کاربران اصلاح‌طلب که به‌طور پراکنده در مخالفت با پهلوی نوشته‌اند، صدایی از آن‌ها در نسبت با مصاحبه رضا پهلوی بلند نشده است. علت این انفعال هرچه باشد، بیانگر حذف صدای میانه در این موضوع و دو قطبی شدیدی در فضای توئیتر است که به خوبی در این گراف نیز مشخص است.

❇️کانال تحلیل شبکه‌های اجتماعی مجازی
📲@socialMediaAnalysis
💢وقوع «انقلاب» در یک «جامعه شبکه‌ای» چقدر ممکن است؟
✍🏻محمد رهبری

🔹با افزایش بحران‌های اقتصادی در کشور و تشدید ناکارآمدی دولت، سؤالی در میان بخشی از مردم مطرح می‌شود که آیا ایران به سمت یک انقلاب دیگر در حال حرکت است؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا لازم است که شرایط و عواملی که باعث تحقق یک انقلاب می‌شود مورد ارزیابی قرار گیرد. براساس تئوری‌های انقلاب و از منظر بسیج و جنبش انقلابی، ۴عامل «نارضایتی عمومی، سازماندهی، ایدئولوژی انقلابی و رهبری» را برای موفقیت یک جنبش انقلابی ضروری است. آیا این عوامل درجامعه ایران امکان شکل‌گیری دارند؟

🔹به‌دنبال ناکارآمدی دولت و بحران‌های اقتصادی، نارضایتی عمومی افزایش پیدا می‌کند و در صورت تداوم این نارضایتی،مخالفان وضع موجود اقدام به سازماندهی خود جهت اعتراض به این وضعیت می‌کنند. این سازماندهی امروزه با گسترش شبکه‌های اجتماعی تسهیل شده است و اساسا بسیاری ازجنبش‌های اجتماعی در قرن ۲۱ بر مبنای سازماندهی در شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته‌اند. جنبش‌هایی که امروزه به آن‌ها «جنبش‌های بدون رهبر» گفته می‌شود (کاستلز، ۱۳۹۵: ۲۲۷).با این حال نقش شبکه‌های اجتماعی در شکل‌گیری جنبش‌های بی‌سر به این معنا نیست که از دل این جنبش‌ها یک انقلاب متولد می‌شود چرا که یک جنبش انقلابی نیاز به «سر» و رهبر دارد.

🔸لازم است میان جنبش‌های اجتماعی که اهداف اصلاحی در سر دارند با جنبش‌های انقلابی که به دنبال برانداختن نظام سیاسی هستند تمایز قائل شد. نمونه‌های موفقی از جنبش‌های بی‌سر برای پیشبرد اهداف اصلاحی درسراسر دنیا مشاهده می‌شود اما جنبش انقلابی موفقی که در «جامعه شبکه‌ای» شکل گرفته باشد یافت نمی‌شود. فقدان رهبری که مروّج ایدئولوژی انقلابی باشد، جنبش‌های بی‌سرِ انقلابی را با شکست مواجه می‌کند. اما سؤال اینجاست که آیا در عصر توسعه شبکه‌های اجتماعی، با کمک این شبکه‌ها امکان تولد یک جنبش با حضور یک رهبر انقلابی برای راهبری آن وجود دارد؟

🔹امروزه به واسطه توسعه شبکه‌های اجتماعی، پیام‌های مخرب تا ۵ برابر بیشتر از پیام‌های مثبت اثرگذاری دارند و این وضعیت به تشدید «سیاست رسوایی» در جوامع مختلف کمک کرده است (کاستلز، ۱۴۰۰: ۱۸). آنگونه که تامسون می‌گوید رسوایی‌ها کشمکش‌هایی بر سرِ قدرت نمادین به شمار می‌آیند که در آن‌ها اعتماد و اعتبار به حراج گذشته می‌شود (Thompson, 2000, 245).

🔸البته سیاست رسوایی لزوما محدود به داد و ستادهای فسادبرانگیز مالی نیست و لزوما مبتنی بر حقایق نیز نیست. هر خبری در هر قالبی و توسط هر منبعی انتشار یابد پتانسیل آن را دارد که به سرعت در فضای اینترنت اشاعه یابد (McNair, 2006). شایعه‌های شبکه‌سازی‌شده دیجیتال، در فضای اینترنت به سرعت گسترش می‌یابد و این خصیصه جامعه شبکه‌ای است که کاستلز می‌گوید. او می‌گوید «موثرترین شکل از حمله سیاسی، نابودکردن این اعتماد از طریق تخریب اخلاقی شخصیت و تصویر کسی به عنوان رهبر است» (کاستلز، ۱۴۰۰: ۱۸) و سیاست رسوایی به علت ایجاد سهولت در تخریب رهبران زیر سوال بردن جایگاه اخلاقی آن‌ها در میان مردم به راحتی این نوع حمله سیاسی را امکان‌پذیر کرده است.

🔹در نتیجه‌ی این نوع سیاست‌ورزی، امکان تولد هیچ رهبر انقلابی وجود ندارد؛ چرا که به محض آن که یک نفر در میان مردم محبوب شود، گروه‌های مخالف با آن شخص، نقاط ضعف او را برجسته کرده و اقدام به تخریب وی می‌کنند و آن را در سطح گسترده منتشر می‌کنند تا جایگاه اخلاقی آن شخص را تنزل دهند. اقبال کاربران به محتوای منفی و پذیرش بیشتر آن نیز به این شرایط دامن می‌زند؛ درنتیجه رهبر کاریزماتیک و انقلابی سخت‌تر از قبل متولد می‌شود. این درحالی است که همان گونه که بشیریه می‌گوید، وجود ایدئولوژی و رهبر انقلابی یکی از الزامات تحقق انقلاب در کشورهاست (بشیریه، ۱۳۹۴: ۷).

🔹شاید اگر شبکه‌های اجتماعی در قرن ۲۰ متولد شده بودند،بسیاری از انقلاب‌های بزرگ در جهان شکل نمی‌گرفت؛ چرا که هر رهبر سیاسی و انقلابی نیز نقاط ضعفی در عملکرد خود دارد و قبلا امکان برجسته‌سازی آن نقاط ضعف به سادگی امروز نبود. در نتیجه،در شرایط فقدان کسب اقبال عمومی، امکان تولد یک رهبر انقلابی نیز منتفی است و در نبود یک رهبر انقلابی، وقوع انقلاب موفق بعید به نظر می‌رسد. بنابراین با وجود حجم نارضایتی عمومی و ناکارآمدی گسترده دولت، احتمال شکل‌گیری ایدئولوژی و رهبر انقلابی که مورد پذیرش عموم مردم باشد کم است. بنابراین اگر تحولی در فضای سیاسی ایران درحال وقوع باشد، از جنس انقلاب نخواهد بود و بهبود وضع موجود یا فروپاشی گزینه‌های محتمل‌تری از انقلاب خواهند بود و وقوع یک انقلاب در ایران تا مدت‌ها بعید به نظر می‌رسد.

📚این متن بخشی از یادداشت منتشر شده در سال گذشته است که متن کامل آن و منابع اشاره شده در آن را می‌توانید اینجا بخوانید.

❇️کانال تحلیل شبکه‌های اجتماعی مجازی
📲@socialMediaAnalysis
💢امنیت روانی شهروندان در سایه‌ی وقایع پیاپی در خطر است

🔹اخبار منفی و استرس‌آور در یک هفته اخیر روندی افزایشی داشته است. از هک‌شدن ِدوربین‌ها و سامانه‌های شهرداری تهران و سرقت از بانک ملی ایران گرفته تا واژگونی قطار یزد- مشهد، از جمله اخباری بوده که این روزها زندگی، امنیت روانی و جان شهروندان ایرانی را مختل کرده است.

🔹داده‌های به دست آمده از فضای مجازی در این باره چه می‌گویند؟ جزئیات آن در اسلایدها آمده است.

❇️کانال تحلیل شبکه‌های اجتماعی مجازی
📲 @socialMediaAnalysis