Good night!
Let your worries fade away as you embrace the serenity of the night.

♥️💋

شب بخیر!
اجازه دهید نگرانی‌هایتان در آغوش آرامش شب محو شوند.

#Good_night


https://yangx.top/Grammar_in_use25/791

Someone who really loves you
is gonna do these 10 things:
1-
2-
3-
...



Good morning!

Happy Friday!

❤️❤️❤️❤️
🌹🌹🌹🌹
🙏🙏🙏🙏

https://yangx.top/Grammar_in_use25/794

Happy boy's day

I wish you all the best on this very special day of your life.


#روز_پسر_مبارک

#happy_boys_Day🥳

https://yangx.top/Grammar_in_use25/795

1️⃣تو این پست یک سری از رایج‌ترین Phrasal Verbها رو با هم بررسی می‌کنیم:

🔻Let's check some phrasal verbs together:

Back up
پشتیبانی کردن

I'll back you up if you run for mayor.
اگه بخوای که واسه شهردار شدن اقدام کنی من ازت پشتیبانی می‌کنم.



Call off
لغو کردن

They had to call off the meeting due to unforeseen circumstances.
آنها مجبور شدند به دلیل شرایط غیرمنتظره، جلسه را لغو کنند.


Calm down
آرام شدن

Take a deep breath and try to calm down during stressful situations.
یک نفس عمیق بکش و تلاش کن در مواقع استرس‌آور آروم بشی.



Come up with
پیشنهاد کردن / به ذهن رسیدن

She managed to come up with a creative solution to the problem.
او توانست راه‌حلی خلاقانه برای مشکل پیشنهاد کند.



Count on
تکیه کردن / اعتماد کردن

You can always count on him to lend a helping hand.
تو همیشه می‌تونی روی اون واسه کمک حساب کنی.

@Grammar_in_use25

Get along with
سازگاری داشتن با

I didn't get along with my friends during high school.
در طول دوران دبیرستان با دوستانم سازگاری نداشتم (رابطه خوبی نداشتم).

#درس_هشتم
#انواع_فعل
#فعل  #گرامر_انگليسي
#افعال_عبارتی
#افعال_چند_کلمه‌ای

#unit8
#verbs #verb
#grammar
#English_grammar
#Phrasal_Verbs
#vocabulary

https://yangx.top/Grammar_in_use25/799

2️⃣ بیایید یک سری دیگه از phrasal verbهای رایج رو با هم چک کنیم:

🔻Let's check some phrasal verbs together:

Put up with
تحمل کردن

I can't put up with his rude behavior anymore.
دیگر نمی‌توانم رفتار بی‌ادبانه‌اش را تحمل کنم.



Turn down
رد کردن

She turned down the job offer because it didn't suit her.
او پیشنهاد شغلی را رد کرد چون برایش مناسب نبود.


Set up
راه‌اندازی کردن

They set up a new office in the city center.
آنها یک دفتر جدید در مرکز شهر راه‌اندازی کردند.



Look forward to
منتظر بودن / مشتاق بودن

بعد از این فعل از شکل ingدار فعل دوم استفاده می‌کنیم.

I look forward to seeing you at the party.
مشتاق دیدن تو در مهمانی هستم.

@Grammar_in_use25

Show up
ظاهر شدن، حاضر شدن

He showed up late to the meeting.
او دیر در جلسه حاضر شد.

#درس_هشتم
#انواع_فعل
#فعل  #گرامر_انگليسي
#افعال_عبارتی
#افعال_چند_کلمه‌ای

#unit8
#verbs #verb
#grammar
#English_grammar
#Phrasal_Verbs
#vocabulary

https://yangx.top/Grammar_in_use25/800

9️⃣مكالمات روزمره. درس ۹: کارهای روزمره، بخش ۶

Unit 9 .Daily routines, part 6

📕📙📘📗📒📙

✅ کارهای روزمره به انگلیسی
بخش‌ ششم


#روزمرگی_به_انگلیسی
#مکالمه
#مكالمات_روزمره
#کارهای_روزمره
#درس9
#بخش6
#unit9
#part6
#Conversation
#Daily_routine
#Daily_routines
#grammar
#English_grammar


https://yangx.top/Grammar_in_use25/802

❇️ اصطلاح ۱۸:

✅ My hands are tied
✳️ دستام بنده

#اصطلاح_شماره۱۸
#اصطلاح  
#اصطلاحات
#اصطلاحات_کاربردی
#slang
#idiom
#English_grammar

https://yangx.top/Grammar_in_use25/804

❇️ اصطلاح ۱۹:

✅ Stay Strong
✳️ قوی بمون

#اصطلاح_شماره۱۹
#اصطلاح  
#اصطلاحات
#اصطلاحات_کاربردی
#slang
#idiom
#English_grammar

https://yangx.top/Grammar_in_use25/805

❇️ اصطلاح ۲۰:


✅ Stop Whining
✳️ بس کن غر زدن رو

#اصطلاح_شماره۲۰
#اصطلاح  
#اصطلاحات
#اصطلاحات_کاربردی
#slang
#idiom
#English_grammar

https://yangx.top/Grammar_in_use25/806

❇️ اصطلاح ۲۱:


✅ Forgive and forget
✳️ ببخش و فراموش کن


#اصطلاح_شماره۲۱
#اصطلاح  
#اصطلاحات
#اصطلاحات_کاربردی
#slang
#idiom
#English_grammar

https://yangx.top/Grammar_in_use25/807

🌈 Good Morning everyone ♥️💋


Rise and shine
⚡️💥🌟☀️✨


#Good_morning


https://yangx.top/Grammar_in_use25/810

❇️ درس ۹: زمان گذشته ساده
Simple past


زمان گذشته ساده یا Simple past در زبان انگلیسی برای بیان کاری که در گذشته انجام شده استفاده می‌شود. علاوه بر این، گذشته ساده کاربردهای دیگری نیز دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.

فرایند وقوع عمل در زمان گذشته ساده اهمیت ندارد، بلکه تمام شدن آن مهم است. ممکن است زمان زیادی از اتمام کار نگذشته باشد یا این‌که مدت‌ها پیش تمام شده باشد. از این نوع فعل حتی در بیان وضعیتی در زمان گذشته نیز استفاده می‌شود.

📚📚📚📚📚📚📚

📌

فرمول زمان گذشته ساده

فاعل+ شکل دوم فعل+ مفعول + قید حالت+ قید مکان + قید زمان

I played football in the yard last Friday.
من جمعه گذشته در حیاط فوتبال بازی کردم

#درس_نهم
#گذشته_ساده
#زمان_گذشته_ساده

#unit9
#Simple_Past
#Simplepast
#grammar #English

https://yangx.top/Grammar_in_use25/812

❇️ مشخصه‌های زمان گذشته ساده در انگلیسی

فعل و قید زمان، از مهم‌ترین مشخصه‌های زمان گذشته ساده در انگلیسی هستند.
تعدادی از کاربردی‌ترین قیدهای زمان در انگلیسی را در این قسمت مشاهده می‌کنید.
البته در نظر داشته باشید که اگر در جملات گذشته ساده از قید زمان استفاده نشود، مفهومش این است که شنونده از قبل می‌داند که گوینده به زمان گذشته اشاره دارد. در غیر این صورت، باید از قید استفاده کنیم تا زمان جمله را تشخیص دهیم.

1- yesterday (دیروز)

2- this morning ( امروز صبح )

3_ ترکیب last (گذشته) با یک قید زمان مانند
last night (شب گذشته)

4_ ترکیب ago با یک قید زمان مانند
two years ago


#درس_نهم
#گذشته_ساده
#زمان_گذشته_ساده

#unit9
#Simple_Past
#Simplepast
#grammar #English


https://yangx.top/Grammar_in_use25/813

املای افعال گذشته ساده

برای ساختن زمان گذشته ساده:
قاعده کلی این است که به آخر فعل «ed» اضافه کنیم (مانند مثال بالا). اما برخی از افعال از این قاعده پیروی نمی‌کنند. به این افعال ( افعال بی قاعده) می‌گوییم.
گذشته این افعال را باید حفظ کنید.

پس می‌توان به طور خلاصه این‌گونه مطرح کرد:

1 -افعال منظم (باقاعده):
به آخر فعل -ed اضافه می‌شود و در  برخی موارد که در آخر فعل حرف e وجود دارد، برای تبدیل آن به گذشته ساده تنها از  -d در آخر فعل استفاده می‌شود. مانند افعال زیر:

Play → Played
Type → Typed
Listen → Listened
Push → Pushed
Love → Loved

2- افعال بی قاعده:
در افعال بی قاعده با توجه به نوع آن، دارای اشکال مختلفی است. گذشته ساده برخی افعال بی قاعده دقیقا مانند ریشه فعل است و تغییری نمی‌کند مانند موارد زیر:

Put →Put
Cut →Cut
Set →Set
Cost →Cost
Hit →Hit

📌در برخی افعال بی قاعده ریشه فعل تغییر می‌کند و گذشته آن شکل جدیدی به خود می‌گیرد. مانند موارد زیر:

See →Saw
Build →Built
Go → Went
Do →Did
Rise →Rose
Am/Is/Are →Was/Were


مثال:

They ate a good breakfast at an Iranian restaurant last morning.
صبح روز گذشته آن‌ها یک صبحانه خوب در یک رستوران ایرانی خوردند.

He worked hard last year.
او سال گذشته به سختی کار کرد.


#درس_نهم
#گذشته_ساده
#زمان_گذشته_ساده

#unit9
#Simple_Past
#Simplepast
#grammar #English


https://yangx.top/Grammar_in_use25/814

⛔️لیست افعال بی قاعده انگلیسی با
معنی فارسی
Past Participle
#درس_نهم
#گذشته_ساده
#زمان_گذشته_ساده
#unit9
#Simple_Past
#Simplepast
#grammar #English
https://yangx.top/Grammar_in_use25/815

ایستادگی کردن
Abode
Abode
برخاستن
Arisen
Arose
بیدار کردن
Awoken
Awoke
بودن
Been
Was / Were
تحمل کردن
Borne / born
Bore
شکست خوردن
Beaten
Beat
شدن
Become
Became
ایجاد کردن
Begotten
Beget / Begot
شروع کردن
Begun
Began
خم کردن
Bent
Bent
شرط بندی کردن
Bet
Bet
امر کردن
Bid / Bidden
Bid / Bade
گاز گرفتن
Bitten
Bit
خون ریختن
Bled
Bled
فوت کردن
Blown
Blew
شکستن
Broken
Broke
آوردن
Brought
Brought
پخش کردن
Broadcast
Broadcast
ساختن
Built
Built
سوختن
Burnt / Burned
Burnt / Burned
منفجر شدن
Burst
Burst
خریدن
Bought
Bought
توانستن
Could
Could
نظر انداختن
Cast
Cast
گرفتن
Caught
Caught
سرزنش کردن
Chid / Chidden
Chid / Chode
انتخاب کردن
Chosen
Chose
چسبیدن
Clung
Clung
لباس پوشیدن
Clad / Clothed
Clad / Clothed
آمدن
Come
Came
هزینه داشتن
Cost
Cost
سینه خیز رفتن
Crept
Crept
بریدن
Cut
Cut
معامله کردن
Dealt
Dealt
کندن
Dug
Dug
شیرجه زدن
Dived / Dove
Dived
انجام دادن
Done
Did
نقاشی کردن
Drawn
Drew
رویا دیدن
Dreamt / Dreamed
Dreamt / Dreamed
نوشیدن
Drunk
Drank
رانندگی کردن
Driven
Drove
سکونت کردن
Dwelt / Dwelled
Dwelt
خوردن
Eaten
Ate
سقوط کردن
Fallen
Fell
غذا دادن
Fed
Fed
احساس کردن
Felt
Felt
جنگیدن
Fought
Fought
پیدا کردن
Found
Found
فرار کردن
Fled
Fled
هل دادن
Flung
Flung
پرواز کردن
Flown
Flew
ممنوع کردن
Forbidden
Forbade
پیش بینی کردن
Forecast
Forecast
پیش بینی کردن
Foreseen
Foresaw
فراموش کردن
Forgotten
Forgot
بخشیدن
Forgiven
Forgave
ترک کردن / رها کردن
Forsaken
Forsook
منجمد شدن
Frozen
Froze
گرفتن
Gotten / Got
Got
دادن
Given
Gave
رفتن
Gone
Went
آسیاب کردن
Ground
Ground
رشد کردن
Grown
Grew
آویختن
Hung
Hung
داشتن
Had
Had
شنیدن
Heard
Heard
مخفی شدن
Hidden
Hid
ضربه زدن
Hit
Hit
نگه داشتن
Held
Held
آسیب دیدن
Hurt
Hurt
نگه داشتن
Kept
Kept
زانو زدن
Knelt / Kneeled
Knelt / Knelled
شناختن
Known
Knew
قرار دادن
Laid
Laid
رهبری کردن
Led
Led
خم شدن
Leant / Leaned
Leant / Leaned
پریدن
Leapt / Leaped
Leapt / Leaped
یاد گرفتن
Learnt
Learnt
ترک کردن
Left
Left
قرض دادن
Lent
Lent
اجازه دادن
Let
Let
دروغ گفتن
Lain
Lay
روشن کردن
Lit / Lighted
Lit / Lighted
گم کردن
Lost
Lost
درست کردن
Made
Made
قصد داشتن
Meant
Meant
ملاقات کردن
Met
Met
چمن زدن
Mowed / Mown
Mowed
خنثی کردن
Offset
Offset
غلبه کردن
Overcome
Overcame
شریک شدن
Partaken
Partook
پرداختن
Paid
Paid
التماس کردن
Pled / Pleaded
Pled / Pleaded
از پیش تعیین شده
Preset
Preset
اثبات کردن
Proven / Proved
Proved
گذاشتن
Put
Put
ترک کردن
Quit
Quit
خواندن
Read
Read
باز پخش کردن
Relaid / Relayed
Relaid / Relayed
اجاره کردن
Rent
Rent
خلاص شدن از
Rid
Rid
زنگ زدن
Rung
Rang
بلند شدن
Risen
Rose
فرار کردن
Run
Ran
اره کردن
Sawn / Sawed
Saw / Sawed
گفتن
Said
Said
دیدن
Seen
Saw
جوییدن
Sought
Sought
فروختن
Sold
Sold
فرستادن
Sent
Sent
تنظیم کردن
Set
Set
لرزیدن
Shaken
Shook
پوست انداختن
Shed
Shed
درخشیدن
Shone
Shone
نعل زدن
Shod
Shod
شلیک کردن
Shot
Shot
نمایش دادن
Shown
Showed
بستن
Shut
Shut
خواندن
Sung
Sang
غرق شدن
Sunk / Sunken
Sank / Sunk
نشستن
Sat
Sat
ذبح کردن
Slain
Slew
خوابیدن
Slept
Slept
لغزیدن
Slid
Slid
شکافتن
Slit
Slit
بو کردن
Smelt
Smelt
کاشتن
Sown / Sowed
Sowed
صحبت کردن
Spoken
Spoke
سرعت گرفتن
Sped
Sped
هجا کردن
Spelt
Spelt
خرج کردن
Spent
Spent
ریختن
Spilt / Spilled
Spilt / Spilled
چرخیدن
Spun
Spun
تف کردن
Spat / Spit
Spat / Spit
جدا شدن
Split
Split
خراب کردن
Spoilt
Spoilt
پخش کردن
Spread
Spread
پریدن
Sprung
Sprang
ایستادن
Stood
Stood
دزدیدن
Stolen
Stole
چسبیدن
Stuck
Stuck
نیش زدن
Stung
Stung
بو بد دادن
Stunk
Stank
ریختن
Strewn / Strewed
Strewed
اعتصاب کردن
Stricken / Struck
Struck
تلاش کردن
Striven
Strove
قسم خوردن
Sworn
Swore
عرق کردن
Sweat / Sweated
Sweat / Sweated
جارو کردن
Swept
Swept
قورت دادن
Swollen
Swelled
شنا کردن
Swum
Swam
تاب خوردن
Swung
Swung
گرفتن
Taken
Took
آموزش دادن
Taught
Taught
پاره کردن
Torn
Tore
گفتن
Told
Told
فکر کردن
Thought
Thought
رشد کردن
Thriven / Thrived
Throve / Thrived
پرت کردن
Thrown
Threw
رخنه کردن
Thrust
Thrust
حروف چینی کردن
Typeset
Typeset
تحمل کردن
Undergone
Underwent
فهمیدن
Understand
Understood
بیدار شدن
Woken
Woke
پوشیدن
Worn
Wore


گریه کردن
Wept
Wept
خیس شدن
Wet / Wetted
Wet / Wetted
بردن
Won
Won

✳️ چند استثنا در اضافه کردن ed


✂️• اگر فعل به حرف e ختم شود، تنها به آن d اضافه می‌کنیم.

Love = loved

✂️• اگر قبل از آخرین حرف بی صدا فعل، یک حرف صدا دار با صدای کوتاه و تاکید دار (stressed) داشته باشیم، آخرین حرف فعل ñmدوبار نوشته می‌شود.

Admit = admitted

✂️• در انگلیسی بریتانیایی، اگر حرف آخر فعل L باشد و بعد از حرف صدادار بیاید، دوبار نوشته می‌شود.

اما در انگلیسی آمریکایی حرف L تکرار نمی‌شود.

Travel = traveled (آمریکایی)
Travel = travelled (بریتانیایی)


✂️• اگر فعل به y ختم شود، حرف y به i تبدیل می‌شود.
Hurry = hurried


#درس_نهم
#گذشته_ساده
#زمان_گذشته_ساده

#unit9
#Simple_Past
#Simplepast
#grammar #English


https://yangx.top/Grammar_in_use25/818